در تعامل با فرزندان، موقعیت های زیادی پیش می آید که بزرگترها دغدغه مند می شوند که شاید کاری که فرزندشان اکنون به آن مشغول است، اسراف محسوب می شود و باید به طریقی مانع انجام آن شوند تا هم در آن لحظه از هدر رفت منابع جلوگیری کنند و هم عادت به قناعت و صرفه جویی را در فرزندان خود ایجاد کنند. بر این اساس جا دارد تاملی روی این موضوع داشته باشیم که چه کارهایی را اگر بزرگترها انجام دهند، اسراف است اما انجام همان کار توسط کودکان، اسراف دانسته نمی شود. همچنین راهکارهایی وجود دارد تا ضمن حفظ احساس آزادی در کودک، مصرف او را مدیریت کنیم و یا به طریقی هدررفت منابع و وسایل را جبران کنیم. این راهکارها، علاوه بر تاثیر لحظه ای خود، سبک زندگی خانواده و فرزندان را به سوی یک سبک زندگی مبتنی بر صرفه جویی واستفاده صحیح از نعمات الهی، سوق می دهند.
آن مایه حیات
برای قریب به اتفاق کودکان، آب بازی از محبوبترین فعالیتها است که میتوانند ساعتها به انجام آن مشغول شوند و روح و جان خود را با این بازی تازه کنند. از سوی دیگر، وقتی والدین شاهد آب بازی کودکان هستند، این جمله مدام در ذهنشان پژواک میشود که آب هست اما کم است. اگر بخواهیم منصفانه عمل کنیم، نه باید فرصت آب بازی را به کلی از کودکان بگیریم و نه میتوانیم به آنها مجوز دهیم که بی هیچ محدودیتی، هرچقدر که میخواهند آب بریزند. راهکارهای زیر میتواند در این راستا راهگشا باشد:
· فرصتهایی برای آب بازی مدیریت شده فراهم کنیم. مثلا به طور مرتب بچهها را به استخرهای عمومی ببریم، آنها را در آب دادن به باغچه یا گلدانها مشارکت دهیم، در حمام یک تشت آب و وسایل بازی در اختیار کودک بگذاریم تا آب بازی کند و …
· هنگامی که بچهها مشغول بازی با شیر آب یا شلنگ هستند، خروجی آب را از شیرفلکه کم کنیم تا میزان کمتری آب خارج شود. این کار از هیجان آب بازی با آب پرفشار نیز میکاهد و کودک زودتر از بازی دست میکشد.
· در مواقعی که ابزار آب بازی کممصرف را مهیا کردهایم، آب را از مبدا قطع کنیم تا بازی کودک به همان امکانی که برایش فراهم شده، محدود شود. مثلا سینک آب را پر از آب کردهایم و امکان کف بازی را هم برای او فراهم کردهایم، دیگر با قطع آب از مبدا، امکان آب ریختن از شیر را به او ندهیم.
· میتوانیم پس از آنکه بچهها با آب درون تشت بازی کردند، با همراهی خود آنها در همان آب لباس بشوریم تا استفاده بهینهتری از آب صورت گرفته باشد.
· بازی کردن با تفنگ آبپاش در حمام یا حیاط یا پارک به اندازه آب بازی با مقدار زیادی آب برای کودکان لذتبخش است.
· کودکان را عادت دهیم تا اگر از آبی که برای خوردن در لیوان ریخته بودند، چیزی اضافه ماند، آن را برای دفعه بعد نگه دارند یا به گلدانهای خانه بدهند.
· اگر شیر آبی هست که عموما کودکان آب را از طریق آن هدر میدهند، میتوان به صورت دایمی فشار آن را کمتر کرد تا هدررفت آب کمتر شود.
· مسئول آب خانه، رییس آب و عناوین مشابه اینها، میتواند کودکان را تشویق کند تا بیشتر مراقب مصرف آب در خانه باشند.
· برای بچههایی که کمی بزرگتر هستند، میتوان گاهی فقدان آب را شبیهسازی کرد. مثلا یک روز دو ساعت شیرفلکه آب را ببندیم و با بچهها موقعیتهای مختلف نیاز به آب در زندگی روزمره را تجربه کنیم تا پس از پایان قطعی برنامهریزی شده، بیش از پیش قدردان آب این موهبت بیبدیل الهی باشند.
خوراک روح کودکان
پس از آب، دغدغه دیگر بزرگترها، هدررفت مواد خوراکی از جمله غذاها و میوهها است. بازی کردن با غذا، از علایق عمومی کودکان خصوصا در سنین پایین است. علاقهای که نباید جلوی آن گرفته شود و انجام آن برای کودک مفید است. گویی بخشی از غذا، خوراک جسم کودک است و بخش دیگر، خوراک روح او. والدین میتوانند هنگام غذا دادن به کودکان، زیرانداز تمیزی روی زمین بیاندازند تا پس از پایان غذا خوردن کودک، مواد خوراکی پخششده آلوده محسوب نشوند و مجددا قابل خوردن باشند. برای پیشگیری از بیرون ریختن غذاهای باقیمانده در ظرف بچهها، پدر و مادر میتوانند کمی دیرتر شروع به خوردن غذا کنند و یا کمی زودتر دست از غذا بکشند که اگر غذای کودکان اضافه آمد، ظرفیت خوردن آن را داشته باشند. البته در مواردی که غذا دست خورده شده یا بزرگترها امکان خوردن آن را ندارند، جمع کردن خوراکیها و ریختن آن برای پرندهها، مانع از اسراف میشود. و یا اگر در فامیل و همسایهها، کسی پرنده خانگی داشته باشد، احتمالا از اینکه باقی مانده خوراکیهایتان را جمع کنید و به دست آنها برسانید، استقبال میکند. گاهی در مهمانیها، بچهها چیزهایی را نیمخورده میکنند و قابل حدس است که میزبان دیگر آن ماده خوراکی را مصرف نخواهد کرد. در چنین مواردی میتوانید بدون تعارف نیمخورده کودکان را جمع کرده و با خود به خانه بیاورید تا بعدا مورد استفاده خود یا کودکانتان قرار گیرد. در مورد میوههایی که نصفه خورده شدهاند، میشود بخشهای سالم میوه را جدا نموده و خرد کرد و همچون سالاد میوه دوباره مورد استفاده قرار داد.
چسب، کاغذ، قیچی!
گاهی کودکان برای درست کردن یک کاردستی ساده، چندین ورق کاغذ سفید و مقدار زیادی چسب استفاده میکنند. یا چندین برگ کاغذرنگی را بی هدف قیچی میکنند. یا کل یک نوار چسب را دور تا دور صندلی میپیچند. و از این قبیل رفتارها، که شائبه اسراف را به همراه دارد و والدین بیم آن را دارند که کودک محدودیت منابع و لزوم قناعتپیشه بودن را درک نکند. راهکارهای زیر، میتواند به جلوگیری از اسراف، در عین حفظ احساس آزادی در کودک کمک کند:
· کودکان به احساس وفور و عدم تنگنا برای شکلگیری جهانبینی امن نسبت به دنیای پیرامونشان و شکوفایی خلاقیتهایشان، نیازمندند. بنابراین بریز و بپاشهای معمول در هنگام بازی و کاردستی، قابل اغماض است و معمولا ولع خرابکاری کودکان، دوره کوتاهی دارد.
· در مواردی که بچههای بزرگتر عامدانه و مکرر ابزارهایی را اسراف میکنند، میتوانید به عنوان نتیجه طبیعی عملشان، تجربه کمبود را برای آنها رقم بزنید. مثلا با آنها قرارداد ببندید که هفتهای یک چسب برایشان تهیه میکنید و اگر زودتر از آن تمام شد، باید با روشهای ابداعی خودشان، جایگزینهایی برای چسب بیابند.
· گاهی اسرافکاری کودکان به علت نیاز آنها به دستورزی است. این نیاز را میتوانید از طرق مختلف از جمله بازی با پسماند چای و آب میوه و پوست میوه و … براورده کنید. مثلا آنها را در اختیار کودکان قرار دهید تا قالب بزنند، احجام معنادار بسازند، کلاژ درست کنند و … .
· بخشی از نیاز بیپایان کودکان به کاغذ برای نقاشی کشیدن و تهیه کاردستی را میتوانید با سررسیدهای تاریخ گذشته، دفتر نقاشیهای پرشده، کتابهای عکسدار بلااستفاده، کاغذهای تبلیغاتی، جعبهها و کارتونهای مختلف، کاغذکادوها و پوسترها پاسخ بدهید. اوریگامی، برش، برچسب چسباندن، کلاژ و کاردستیهای مختلف با این گزینههای پیشنهادی، امکان خوبی را در برابر فرزندان شما قرار میدهد.
· کاغذها را کوچک کنید تا همه فضای آن را استفاده کنند. مثلا یک کاغذ آچهار را میتوان به دو یا حتی چهار بخش تقسیم کرد. همچنین میتوان کاغذ جعبههای مختلف، همچون جعبه دارو، دستمال کاغذی و خرما را برید و روی آنها نقاشی کشید.
· برای بعضی از کودکان، آگاه شدن از داستان تولد کاغذ از درخت یا چسب از نفت و موارد مشابه، میتواند در صرفهجویی بیشتر آنها موثر باشد.
عملیات انهدام
از دیگر شکایتهای خانوادهها، تخریب زودهنگام اسباببازیهاست. در بسیاری از موارد، این کار کودکان رفتاری در راستای کشف و خلاقیت آنهاست و اسراف محسوب نمیشود. آنها با تخریب اسباببازی، به نوعی دارند با آن بازی میکنند و نباید مانع آنها شد. البته در مواردی نیز خراب کردن اسباببازی، تبدیل به نوعی عادت بیمحابا برای فرزندان میشود. در چنین مواردی پدر و مادر میتوانند بنا به صلاحدید خود از روشهای تشویقی یا تنبیهی صحیح استفاده کنند و یا کودک را با نتیجه طبیعی رفتارش که همانا محرومیت از اسباببازی موردنظر است، روبرو کنند. استفاده از اسباببازیهای ساختنی که با وسایل بازیافتی موجود در خانه همچون قوطی پنیر، لوله دستمال رولی، بطری نوشیدنی و … تولید میشوند، میتواند راهکاری برای جلوگیری از هدررفت منابع باشد. یکی دیگر از عواملی که منجر به اسراف یا تبذیر میگردد، تعدد خرید اسباببازی است. با امانت گرفتن یا مبادله اسباببازی با دیگران، میتوان بخشی از نیاز به اسباببازیهای جدید را پاسخ گفت. یادتان باشد که هر اسباببازی خرابی، دورریختنی نیست. گاهی اسباببازیها با کمی خلاقیت و وقت گذاشتن، قابل تعمیر هستند و یا میتوانند تغییر کاربری دهند و به ابزار جدیدی برای بازی تبدیل شوند.
همین لباس زیبا
بچهها زودتر و زیادتر از ما لباسهایشان را سوراخ یا پاره یا فرسوده میکنند. برخی از آسیبهایی که لباسها میبینند، با کمی ذوق و سلیقه میتوانند از تهدید به فرصت تبدیل شوند. دکمه، تور، نقاشی روی لباس، جیب، سرزانویی، تغییر نوع لباس مثلا از آستین بلند به استین کوتاه و … مواردی هستند که میتواند آن لباس را احیا کند. البته در مواردی هم دیگر قابلیت تعمیر لباس وجود ندارد و باید به گزینههایی همچون تبدیل به لباس و رختخواب عروسک، کیف کوچک و یا حتی دستگیره آشپزخانه فکر کرد. یکی از مشکلاتی که خود پدر و مادر نیز به آن دامن میزنند، تنوعطلبی بیش از اندازه در خرید لباس است که تا جای ممکن باید از آن دوری کرد. ما حتی میتوانیم برای تهیه لباسهای لازم برای بچهها، از رد و بدل کردن لباسهای سالم بین اقوام و دوستان نزدیک بهره ببریم. پالتوی دخترخاله فرزند ما که اکنون برای او کوچک شده، میتواند یک زمستان به امانت تنپوش فرزند ما باشد. یا کفش مجلسی فرزند ما میتواند یک عروسی پاپوش فرزند دوستمان باشد. لباسهای دوران نوزادی که به سرعت کوچک میشوند، میتوانند به گنجه خانوادگی بپیوندند و برای نوزادان دیگر خانواده مورد استفاده قرار بگیرند. این کار هم فرهنگ قناعت را در خانواده پرورش میدهد، هم صمیمیت و محبت بین افراد را تحکیم میکند. خوب است پدر و مادر با عمل خودشان تفاوت بین لباس منزل، لباس کار و لباس مهمانی را به فرزندان آموزش دهند و این موضوع را در ذهن آنها زمینهسازی کنند که پوشیدن لباس آبرو در خانه، نوعی اسراف محسوب میشود.
روح سبز صرفه جویی
در کنار همه تکنیکهای صرفهجویی و مهمتر از آنها، رویه کلی حاکم بر زندگی خانواده قرار دارد. در خانوادهای که تک تک نعمات الهی ارزشمند هستند و همه افراد به مدیریت بهینه مصرف دقت دارند، این روحیه در فرزندان کوچکتر نیز پرورش مییابد. برای مثال مادری که از آب شستن سبزیها برای شستن حیاط خانه یا مصارف مشابه دیگر استفاده میکند، یا پدری که در حمام آب سرد ابتدای لوله را در ظرفی جمع میکند تا بعدا در فلاش تانک بریزد، پیام اهمیت صرفهجویی در مصرف آب را بی هیچ کلامی به فرزندان خود میدهند. یکی دیگر از موضوعاتی که فرزندان میتوانند از پدر و مادر خود بیاموزند، مصرف بهینه وقت و فرصت است. فرهنگ برنامهریزی و بهره بردن از زمانی که خداوند در اختیار انسان قرار داده است، میتواند از والدین به فرزندان منتقل شود تا آنها هرچه بزرگتر میشوند، وقت خود را صرف فعالیتهای هدفمندتری کنند.