یکی از چالشهایی که والدین در سفر با آن مواجه میشوند، پایبندی به قوانینی است که در حالت عادی برای سلامت و تربیت فرزندان وضع کردهاند. در طول سفر، شرایط متفاوت میشود و موقعیت از ثبات چندانی برخوردار نیست. در این شرایط آیا پدر و مادر باز هم باید بر اعمال قوانین پایفشاری کنند؟ آیا اقتضائات سفر، ایجاب نمیکند که در قوانین روزمره تجدیدنظر شود و قواعد جدیدی متناسب با شرایط جدید برقرار شود؟ آیا میتوان از این دگرگونی در چارچوبها، بهرهبرداری های تربیتی نیز کرد؟ آیا قوانینی هم داریم که اتفاقا در سفر باید بیشتر جدی گرفته شوند و روی آنها تاکید بیشتری بشود؟
هله هوله های جهان به پا خیزید!
کنار گذاشتن موقت بعضی قوانین در سفر، به آسان شدن و لذت بردن هرچه بیشتر از دوران کوتاه مسافرت کمک میکند. و در عین حال خلل چندانی در روند تربیتی فرزندان وارد نمیکند. کودکانی که در حالت عادی، قانون را درک میکنند، متفاوت بودن موقعیت سفر و موقت بودن دوران قانونشکنی را نیز درک میکنند. این کودکان حتی میتوانند بین چارچوبهای موجود در خانه مادربزرگ با خانه خودشان تمایز قائل شوند و درک کنند که هر موقعیتی، مجموعه قوانین خاص خود را دارد و بدین ترتیب، کنار گذاشتن برخی قوانین در سفر، موجب نمیشود تا قبح قانونشکنی به کلی پیش چشم آنها از بین برود و بایدها و نبایدهای تربیتی برایشان لوث شود. البته طبیعی است که پس از سفر، چند روزی زمان میبرد تا شرایط عادی شود و کودک رعایت قواعد پیشین را از سر بگیرد. اما به آرامشی که در سفر به ارمغان میآورد، میارزد. مثالهای این قانون شکنی شامل چنین مواردی است: بازی کردن با تبلت و موبایل بیش از حد مجاز، تلویزیون دیدن زیاد، خوردن خوراکی های فاقد ارزش غذایی همچون چیپس و پفک، خوابیدن در کنار والدین، بیرون رفتن با لباس خانگی، و …
خودمان دستی دستی میشکنیم!
برخی از قانونشکنیها همچون واکسن عمل میکنند. ما نمیتوانیم تا همیشه به طور کامل فرزندمان را از برخی ممنوعات پرهیز بدهیم. چه خوب است که در مورد ممنوعاتی که خطر غیرقابل جبران ندارند و میشود گاهی سراغشان رفت، خودمان بستر امتحان کردن آنها را در سفر فراهم کنیم. برای مثال خوردن نوشابه یا فست فودها از این دسته هستند. در این مواقع، والدین باید تصریح کنند که چنین برنامههایی تنها در سفر قابل انجام و پذیرش است و در غیر آن، خطا محسوب میشود. البته این تاکیدتان درحدی باشد که خودتان و کودکان، کار را با عذاب وجدان انجام ندهید تا عیشتان منقص نشود!
حرف مرد
معدود قوانینی هم هستند که اتفاقا در زمان سفر باید حتما جدی گرفته شوند و بیش از پیش روی آنها تاکید شود. برای مثال قرار گرفتن کودکان در صندلی ماشین کودک، یکی از این موارد است. کودکان از همان سنین پایین جدیت بزرگترها روی یک مساله را متوجه میشوند. چنانچه شما عزم جدی داشته باشید که در زمان حرکت ماشین، کودک حتما در صندلی خود مستقر باشد، او کم کم این قاعده را میپذیرد و به آن تن درمیدهد حتی اگر در دفعات اول گریه و زاری زیادی به راه بیندازد و شما مجبور شوید انواع و اقسام باجهای قانون شکنانه را به او بدهید تا این یک قانون را حفظ کنید. برای اینکه جایگاه کلام شما خدشهدار نشود و از طرفی کودک نیز بیش از اندازه آزرده نشود، میتوانید در مواقعی که کودک از نشستن خسته شده است و شدیدا بیتابی میکند، ماشین را متوقف کنید و کمی در فضای آزاد با او بازی کنید تا برای ادامه مسیر انرژی کسب کند. البته این کار نیازمند جلب موافقت پدران است که کار چندان راحتی هم نیست!
نه سیخ نه کباب
بدیهی است که در مسافرت برنامه خواب و خوراک کودکان به هم میریزد. در اینجا هم سعی کنید تنها به حداقلهایی از قوانین تغذیه و خواب بسنده کنید که تضمین کننده آرامش شما در سفر است و بیشتر از آن سختگیری نکنید. برای مثال، برخی کودکان با جابجا شدن ساعت خوابشان به شدت آشفته میشوند یا اگر غذایشان را به موقع دریافت نکنند، ضعف بدنی بر آنها اثر میکند و عصبی مزاج میشوند. سعی کنید در این موارد، حداقلهای لازم را برای آنها فراهم کنید اما برای بیشتر از آن، خودتان را به آب و آتش نزنید و با دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن فرزندان در سفر، مقابله نکنید. همچنین در مورد رعایت بهداشت و پاکیزگی، تنها در حدی به قواعدتان برای پیشگیری از بیماریها بها بدهید که مطمئنید عدم رعایت آنها موجب بیماری فرزند میشود و کام شما را در سفر تلخ میکند. برای مثال کودکی که مستعد عفونت ادراری است و باید ملاحظات خاصی برای او رعایت شود، یا کودکی که معمولا پس از دست زدن به آبهای موجود در مکانهای عمومی مثل حوض پارکها، بیمار میشود. تلاش کنید وسواسهای بهداشتی را که از این حد منطقی فراتر هستند، در مسافرت کنار بزنید تا نه تنها در سفر که پس از آن نیز، با آرامش بیشتری مادری و پدری کنید. برای مثال، خوردن غذای معمولی یک رستوران مطمئن و بهداشتی، توسط کودک ۱۲ ماهه سالم، چندان اشکالی ندارد. کافی است تلاش کنید غذاهای سبکتر و کم ادویهتر را انتخاب کنید. همچنین کماشتهایی و بدغذا شدن کودکان در سفر، امر راجیست. تا آنجا که بدن او مقاومت دارد، خود را به زحمت و نگرانی نیندازید و از کنار این مساله با آرامش بگذرید.
تعطیلی هرگز!
قطعا برخی از اصول و قواعد شما، نباید تحت هیچ شرایطی زیرپا گذاشته شود و شکستنشان نیازمند تنبیه و تنبه است. مواردی همچون کتک زدن دیگران، پرخاشگری و جسارت عمدی به بزرگترها و … البته در همین موارد نیز، یادتان باشد که موقعیت ناپایدار سفر، بعضا خود زمینهساز پرخاشگری و آشفتگی روانی کودکان میشود و آنها را سریعتر به سمت رد کردن خط قرمزها سوق میدهد در این صورت، بنابه صلاحدیدتان میتوانید از ابزار اغماض و چشمپوشی نیز استفاده کنید.
خط قرمزهای خدا
برخی از قوانین ما در زندگی، برگرفته از دستورالعملهای دینی هستند. در مورد مسائلی که با این خط قرمزها پیوند دارند، تا آنجا تساهل به خرج دهید که چارچوب شرع اجازه میدهد. برای مثال، دختر ۹ ساله شما، دوست دارد در فضای باز طبیعت با سایر کودکان بدود و جست و خیز داشته باشد و ممکن است پوشش معمول او برایش دست و پا گیر باشد. میتوانید از قبل لباسی سبک و راحت اما پوشیده به همراه خود بیاورید تا در آن موقعیت، مورد استفاده فرزندتان قرار بگیرد. بدین ترتیب هم دستور خداوند اجرا شده، هم خاطره بدی از ممانعت پوشش دینی برای بازی و فعالیت زیاد، در ذهن دخترتان ایجاد نشده است. راهکار دیگر در این رابطه، رفتن به فضاهای کاملا بکر و خلوت از طبیعت است که میتواند آزادی بیشتری برای فرزندان به همراه داشته باشد.