دختر خاله میگفت توی هیات نشسته بودم، همسایه قدیمی که بچه به بغل منو دید، با یه ذوقکی گفت بالاخره انقدر آوردی که خدا بهت پسر داد؟ گفتمش که بچه قبلیم هم پسر بود. از اون نگاه اونجوریها بهم انداخت که عبارت چه خبرته توشه، بعد گفت انقدر بچه نیار، …
توضیحات بیشتر »